نقاشی هنر آفرینش و تجسم احساسات انساندوستانه، مهربانانه و عاشقانه یک هنرمند است. همانطوری که یک شاعر و نویسنده این احساس و عشق خود را در قالب کلمات بیان میکند، یک هنرمند نقاش نیز همان احساسات انسانی را با رنگ و طرح روی بوم نقاشی آورده و به همه ما یادآور میشود که دنیا زیباست.
مهلا نظام طلا، هنرمند ساکن محله کلاتهبرفی و هنرجوی هنرستان یحیی بن زید(ع)، دارای رتبه سوم کشوری در رشته هنرهای تجسمی و نقاشی است. او یکی از استعدادهایی است که از حاشیه شهر مشهد و منطقه آموزشی تبادکان هنرش تجلی یافته است. در گفتوگو با این هنرمند نقاش و جوان نخبه، تجلی این دوستی و انسانیت را مرور کردهایم.
مهلا نظام طلا سال 1378در خانوادهای هنرمند و باذوق به دنیا آمده و تحت تأثیر این فضای هنری به هنر نقاشی علاقهمند میشود.
وی میگوید: مادرم هنرمندی تمام عیار است و در دوران کودکی با پارچه و پنبه و نخ رنگی عروسکهای زیبایی برایم میدوخت. علاوه بر مادر، پدرم نیز مجسمهساز قهاری است و با چوب و گچ و سیمان آثار شگفتانگیزی خلق میکند.
من هم تحت تأثیر این جوّ هنردوستانه با پدر و مادر همراه شده و برای تفریح هرازگاهی مجسمه یا عروسکی میساختم. بهتدریج که بزرگتر شدم، این عشق و علاقه به ساختن و آفریدن در وجودم بیشتر و بیشتر شد تا اینکه در هنگام انتخاب رشته در سال دهم، رشته هنرهای تجسمی و نقاشی را انتخاب کرده و در هنرستان یحیی بن زید(ع) مشغول به تحصیل شدم.
بابت علاقهای که به این رشته داشتم همیشه شاگرد اول کلاسمان بودم، البته تلاش معلمان بهویژه خانم رئیسالذاکرین، از دبیران نقاشی هنرستان، در تلاش بیشتر من برای رسیدن به مراحل عالی در هنر نقاشی مؤثر بودکه در اینجا، هم از ایشان و هم از پدر و مادرم تشکر میکنم.
هنرجوی هنرستان یحیی بن زید(ع) در کشیدن نقاشیهای مختلف اشیا، طبیعت و طبیعت بیجان مهارت دارد، اما طرح مورد علاقهاش، نقاشی از پرتره انسان است.
مهلا نظام طلا میگوید: نقاشی سبکها و انواع مختلفی از جمله «واقعگرایی»، «برداشتگرایی»، «حجم گری»، «آپ آرت»، «انتزاعی»، «نوگرایی»، «فرانوین» و .. دارد. در این بین انتخاب من سبک نقاشی واقعگرایانه(رئالیسم) از طبیعت و انسان است.
بارها و بارها به دل طبیعت رفته و زیباییهای چشمنواز طبیعت را در کنار انسانهایی که به دامان طبیعت آمدهاند، کشیدهام اما طراحی اصلی و مورد علاقهام، کشیدن پرتره انسانی است، همه اهل فن میدانند که کشیدن پرتره، بهدلیل ریزهکاریهایی که در طراحی چشمها، بینی، دهان و پوست دارد، بسیار دشوار است، اما من به این دلیل که چهره هر انسان انعکاسدهنده اتفاقات زندگی او است، علاقه زیادی به طراحی پرتره دارم.
در میان چهره انسانها علاقه زیادی به صورت بشاش و خندان دارم، چراکه معتقد هستم شادی و خوشحالی مسری و همهگیر است و یک چهره زیبا و شاد میتواند حس شادی را حتی در یک انسان ناراحت و غمگین زنده کند.
ساکن محله کلاتهبرفی با کشیدن نقاشیهای شاخص و برتر، تاکنون مقامها و عنوانهایی ازجمله رتبه برتر نقاشیاستان خراسان رضوی و مقام سوم نقاشی کشور را به دست آورده است.
مهلا نظام طلا با تأیید این مطلب میگوید: سال دهم با انتخاب رشته هنرهای تجسمی (نقاشی) در کنار کسب اطلاعات درباره سبکهای مختلف رشته نقاشی (رئالیسم، سوررئالیسم، کوبیسم و..) اهداف والاتری را دنبال کرده و با جدیت به خلق آثار هنری پرداختم، چراکه رشته نقاشی فضایی ایجاد میکند که هر هنرجوی خلاق متناسب با توان، سلیقه، دانش و ذهنیت خویش دنیای خاص آفرینندگی خود را در آن مییابد و در نتیجه میتواند آثاری را خلق کند که باعث تحول خود و در مرحله بعد جامعهاش شود.
همین ذوق و استعداد سبب شد تا در سال دهم رتبه برتر نقاشی مسابقات منطقه تبادکان را به دستآورم و در سال یازدهم(1397) نیز رتبه اول مسابقات هنرهای تجسمی هنرستانهای استان خراسان رضوی را کسب کرده و جواز حضور در مسابقات کشوری را به دستآوردم.
وی در توضیح مسابقات کشوری میگوید: مسابقات کشوری رشته نقاشی در شهر اراک، مرکز استان مرکزی برگزار شد. برترینهای رشته نقاشی از 31استان کشور به اراک آمده بودند تا هنر خود را به نمایش بگذارند، طرحی از چهره برای مسابقه در نظر گرفته شده بود و در فرصتی بین 3 تا 4ساعت باید این طرح برای داوران بازآفرینی میشد، باوجود سطح بالای رقابتها موفق به کسب رتبه سوم مسابقات نقاشی کشور شده و موجبات سرافرازی خود، خانواده، استادان و محلهام را فراهم آوردم.
رتبه سوم کشوری در مسابقات هنرهای تجسمی، تاکنون نقاشیهای زیادیکشیده و آن ها را به دوستان خود هدیه کرده است اما بهترین نقاشیاش را برای کمک به معلولان آسایشگاه شهید فیاضبخش کشیده و هدیه کرده است.
وی در این باره میگوید: در میان همه تابلوهایی که در این سالها کشیدهام، بهترینشان تابلویی است که به آسایشگاه شهید فیاضبخش اهدا کردم، سال گذشته که خبر برپایی نمایشگاه صنایع دستی و فروش تابلوهای نقاشی و صنایع دستی برای کمک به معلولان آسایشگاه شهید فیاضبخش را شنیدم، تابلویی را نقاشیکرده و در اختیار مسئولان نمایشگاه قرار دادم تا تابلو را فروخته و پول آن را صرف این عزیزان کنند، از اینکه توانسته بودم با هنرم، کمکی هرچند اندک به معلولان این آسایشگاه کنم، بسیار خوشحال بودم و خاطره آن را هرگز فراموش نخواهم کرد.